مردانی که پا پس نمیکشند
مادامی که از ترس جان همه در حال فرار و از دورترین جای ممکن نظاره گر حادثه اند ، او قسم خورده تا پای جان از جان و مال مردم محافظت کند گرچه همه میگویند وظیفه اش هست ، حقوقش را میگیرد اما چه میزان دستمزد به یک انسان چنین شجاعتی میدهد ؟ با علم به اینکه ممکن است جانش را از دست بدهد باز هم به سوی خطر میرود .
بارها شنیده اید آتش نشانی شغل نیست ، عشق است . آری عشق میخواهد که از تمام داشته هایت بگذری و تمامی مهم های زندگیت را کنار بگذاری و بدون لحظه ای درتگ به میان خطر قدم برداری .... خطری که شاید بازگشتی در پی نداشته باشد و کوچکترین حادثه ممکن ، پایان تو باشد ... کدامین دستمزد و حقوق چنین شجاعتی را به شما خواهد داد ؟؟ آتش نشان که باشی میدانی زیر زنگ نشستن و هر لحظه گوش به زنگ حادثه بودن چه حسی دارد ، بارها در دل حادثه میروند و چه بسیار پیش آمدهدر ذهن تکرار میکنند که اینجا تمام میشود ، اینجا جایی است که دیگر باز نخواهم گشت ، اما میماند ... وظیفه اش را به اتمام میرساند .
باید آتش نشان باشی تا درک کنی در دل حادثه بودن و احساس پایان زندگی داشتن و ماندن و ادامه دادن چه حسی دارد و چه جسارت و شجاعتی میخواهد ... باید آتش نشان باشی تا وقتی کودک چند ساله در آغوشت جان میدهد ... قوی بمانی و کارت را انجام دهی ... باید آتش نشان باشی تا تکه های متلاشی شده ی بدن انسان ها را با دستانت جمع کنی و استوار بمانی ... از بالاترین ساختمان ها تا عمیق ترین مکان ها ، در دل بدترین حریق ها تا غرق خون شدن در بدترین تصادف ها را درک کنی و با ذهنی زخمی به آغوش خانواده بازگردی . مردان مردی که با بغض های فروخورده ایستاده اند مردانی که پا پس نمیکشند وبه قسم شان پایبند هستند . جملات ، آتش که فرو نشست شعله ور میشوند و در پس خاکستر بر جای مانده قد علم میکنند و صدها بار بدتر از گرمای عملیات روح و دلشان را میسوزاند .
این روزها بازار نظریه پردازی و انتقاد گرم گرم شده ، گرم تر از حرارت شعله های سرکشی که با شجاعت تمام فرونشانده اند ، تماشاچی که باشی از بیرون گود ، همه فن حریفی و نظریه می پرورانی فارغ از اینکه به قول شاعر قدم اول این راه جگر میخواهد ... پرزدن در وسط شعله هنر می خواهد ...
آتش نشان میماند وتنی خسته و روحی آزرده با خس خس نفس های حنجره دود خورده اش که با کمبود تجهیزات و امکانات پاسخگوی عملکرد مطلوب یا نامطلوب آن هم از دیدگاه بی خردانی که بطن حادثه را درک نکرده و از همه جا بیخبر قلم زهرآگین به دست گرفته اند و کمر همت بسته اند تا خستگیت را دو چندان کنند. آتش منتظر نمیماند تا برخی مدیران کوته بین مصلحت اندیشی را فدای بحران مدیریت شان کنند . مقصر سازی یا شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت بدون شک نخواهد توانست از ابعاد ناگوار و جبران ناپذیر حادثه بکاهد .
آتش منتظر نمیماند تا شق القمری شود و تجهیزات و امکانات روانه ایستگاه های آتش نشانی و امداد شوند و بجای تقویت فرهنگ ایمنی و اجتماعی و تقویت امکانات ، خرده به آتش نشان ها بگیرند فراموش نکنیم که اصل اول در ایمنی لزوم پیشگیری و آموزش در جهت واکنش آگاهانه به هنگام حادثه هست . رفتارهای خارج از اصول اخلاقی که بر باورهای فردی اسنوار است سبب میشود تا بر رفتار تمامی افراد در جامعه حاکم و به مرور به هنجار اجنماعی نبدیل شود .
به امید روزی که هموطنان با شنیدن آژیر خودروهای امدادی راه را برایشان باز کنند بجای گرفتن عکس و فیلم با دور شدن از محل حادثه در اجرای صحیح عملیات به این عزیزان کمک کنند .
سوگند نامه آتش نشان : شرافت و انسانیتم را در پیشگاه خداوند گرو میگذارم تا پای جان ، از جان و مال مردم بدون در نظر گرفتن دین ، رنگ ، نژاد و ملیت دفاع نمایم .